کودک التماس میکرد
ومن به التماسش اهمیت ندادم
کودک بغض کرد
ومن اسکناس راازکیف بیرون کشیدم
کودک گریه کرد
من بیتوجه به گریه ای او روبه مردفروشنده گفتم:یه بسته مارلبوروقرمز
کودک مثل همیشه شکست خورد.
میدانید!؟
کودک درونم بود
چیپس وپاستیلمیخاهد
امامن میل شدیدبه سیگاردارم!!
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
آنقدر نام تو را زیر لبم زمرمه کردم که لبم یوخت ولی نام تورا توبه نکردم
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی
le="display:none">نیستی با صداي آمین و یاس